کرگدنها
نویسنده : اوژن یونسکو
برگردان : ابوالحسن نجفی
حروفچین : شراره گرمارودي
برگرفته از : بیست و یک داستان از نویسندگان معاصر فرانسه
چاپ اول ، تابستان 1384 - تهران، انتشارات نیلوفر
http://www.Dibache.com
تولد : 1912
بسمه تعالي
من و دوستم ژان در ایوان کافهاي نشسته بودیم و آرام از هر دري سخن میگفتیم که ناگهان در
پیادهرو مقابل، عظیم و جسیم و نفسزنان، کرگدنی را دیدیم که کوس بسته بود و میتاخت و تنهاش به
بساط فروشندگان میسایید. رهگذران به سرعت خود را از مسیر او کنار میکشیدند تا راه برایش باز
کنند. کدبانویی از وحشت نعره کشید و سبد از دستش افتاد و شراب بطري شکستهاي روي سنگفرش
پخش شد. چند تن از رهگذران، از جمله پیرمردي، خود را به داخل دکانها پرت کردند. این همه به
سرعت برق گذشت. رهگذران از پناهگاهها بیرون آمدند ، گروههایی تشکیل دادند، به دنبال کرگدن که
دیگر دور شده بود نگریستند ، دربارة ماجرا بحث کردند، سپس متفرق شدند....
نظرات شما عزیزان:
برچسب ها :